وقتی برای گریه دلم تنگ می شود
لب با دم حسین هماهنگ میشود
تنها نه دل به یاد تو میسوزد ای حسین
از روضه هایت آب دل سنگ میشود
ای بهترین بهانه برای گریستن
بی تو حنای گریه چه بیرنگ می شود
کافیست لحظه ای دلم از تو جدا شود
دیگر کمیت زندگی ام لنگ میشود
جز در مسیر هیئت تو پا نی نهم
وقتی برای گریه دلم تنگ میشود
دست ازدلم بکش که پر از روضه های توست
داغی که آتشم زده از نینوای توست
داغی که کرده خم کمر آفتاب را
داغی که ظهر حادثه تنها برای توست
دیگر نمانده رشته ی امید در کفم
جز این دو قطره اشک که وقف عزای توست
شکر خدا که پای من از روضه قطع نیست
میدانم اینکه از سر لطف و عطای توست
میدانم اینکه پیش تو از ذره کمترم
تازه ،همینکه این شده ام از دعای توست
از بس میان روضه تان درد میکشم
باور کنید وقت بیان درد میکشم
وقتی نسیم روضه تان می وزد به دل
بی اختیار گریه کنان درد میکشم
آه از دمی که زخمیِ نیزه بروی خاک
تنهاترین شدی ، من از آن درد میکشم
سردار سربریده ی سرهای عالمی
بالای نیزه آیه مخوان، درد میکشم
یک ذر درد داغ تو بر سینه ام نشست
اندازه زمین و زمان درد میکشم
التماس دعا- حسین آذری
|